A A A

حضرت-فاطمه.jpg

استاد معظّم حضرت آیة الله مروی حفظه الله در پایان درس خارج فقه خود (یکشنبه، 93/12/10) مطالبی به مناسبت شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها (به روایت 75 روز) بیان فرمودند که ملاحظه می‌فرمایید:

برای اینکه داخل ثواب ذکر اهل بیت بشویم چند دقیقه‌ای نکته‌ای را بیان می‌کنیم:

در سوره مبارکه واقعه این آیات را دقت کنید إنه لقرآن کریم فی کتاب مکنون لا یمسه الا المطهرون تنزیل من رب العالمین، یک دنیا بحث است که سیاق ایات قبل را ببینید که از بعث و توحید صحبت میکند با کفار و میگوید به سخریه نگیرید إنه لقرآن کریم إنه ضمیر هم به قرآنی که از سیاق آیات استفاده می‌شود بازگردد. این مطالب قرآن کریم است. کریم یعنی چه بماند، فی کتاب مکنون، قرآن در کتاب مکنونی است. مکنون یعنی مصون از تغییر و تبدیل که اشاره به لوح محفوظ است، در جای دیگر می‌فرماید: بل هو قرآن مجید فی لوح محفوظ. لا یمسه الا المطهرون، ضمیر لایمسه یا به قرآن یا به کتاب مکنون باز می‌گردد و مس نمی‌کنند کتاب مکنون و لوح محفوظ را یا قرآن کریم را مگر مطهرون

جُلّ  تفاسیر اهل سنت مطهّرون را معنا می‌کنند به کسانی که با وضویند بعد مثل ضافعی و دیگران استدلال میکنند لایجوز مسّ المصحف بلاوضوء به حکم این آیه کریمه.

اینجا مطهّرون اسم مفعول از تطهیر است آیه نگفته لایمسّه الا المتطهرین، کسانی که متطهر‌اند یعنی وضو دارند و آیه نگفته الا المطّهّرون به دو تشدید بلکه گفته مطهّرون.

کسی که با فراست بین اهل سنت اشاره می‌کند فخر رازی در تفسیرش 193/29 است که ذیل آیه میگوید مراد آیه نفی حدث نیست که نمیتوانند به قرآن دست بزنند مگر کسانی که محدث نباشند و الا می‌گفت لایمسّه الا المتطهّرون أو المطّهّرون و القرائة المشهورة الصحیحة المطّرون من التطهیر. [1] قرائت مشهور همین است که فخر رازی می‌گوید لذا معنا این است که کسی نمیتواند قرآن را بیابد و دست بزند و بفهمد مگر کسانی که تطهیر شده‌اند یعنی ملائکه که طهّرهم الله فی اول امرهم و أبقاهم کذلک طول عمرهم، هستند که معصوم اند و تا آخر عمرشان هم معصوم اند.

 ما تا قسمتی از کلام با فخر رازی همراهیم اما میگوییم مطهرون یا اطلاق دارد یا الف و لام عهد است که اشاره به آیه تطهیر است. نمیتوانند درک و علم به قرآن پسدا کنند و مس کنند قرآن را مگر آنان که تطهیر شده اند. إنما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا. آنان که تطهیر شده‌اند خمسة طیبة هستند.

اگر ما توجه داریم در شهادت صدیقه طاهره و ایام میلاد ایشان در شناخت حضرت و معارف ایشان بکوشیم برای این است که طبق گفته قرآن کسی که می‌تواند حاوی مطالب بلند قرآن باشد صدیقه طاهره است. همین دو آیه را کنار هم بگذاریم نتیجه گرفته میشود و نیاز به روایات نیست که بعضی نگویند از روایات استفاده کردید. آیه تطهیر هم مباحث لطیف و مفصل دارد که زمان ورود به آن نیست.

سال قبل با فردی گفتگو می‌کردیم (در مکه) گفت چرا نساء النبی داخل در آیه تطهیر نباشد بحث شد گفتم سؤال دارم الآن جواب نمی‌خواهم برو فکر کن در صراع های مختلفی که بعض همسران نبی گرامی اسلام احتیاج به اقامه حجت داشته‌اند از جمله جناب عایشه در جنگ با بعض خلفا و مولای ما امیر المؤمنین برای حقانیت خودش استشهاد متعدد دارد یک جا بیاورید که نساء النبی استشهاد کرده باشند که ما جزء آیه تطهیریم. این بزرگترین استشهاد است که ما مطهّریم باید با ما همراه باشید. اهل بیت فراوان استشهاد کرده‌اند به آیه تطهیر. بلکه به عکس در روایات معتبر میبینیم مثل ام سلمه یا عایشه میگویند میشود ما هم تحت الکساء بیاییم در بعض نقلها دارد "تنحّی" بروید دور و در بعض نقلها به ام سلمة دارد انتِ علی خیر اما نمیتوانی وارد این محدوده شوی. پس مطهّرون را باید بشناسیم چون حاوی مطالب قرآن که أم الکتاب و لوح محفوظ است این مطهّرون هستند.

خداوند به همه ما توفیق شناخت آنان و انتقال این شناخت را عنایت بفرماید.

و صلی الله علی سیدنا محمد و آله الطاهرین.

--------------------------------

[1] عبارت فخر رازی در التفسیر الکبیر: الْمَسْأَلَةُ التَّاسِعَةُ: قَوْلُهُ: إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ هُمُ الْمَلَائِکَةُ طَهَّرَهُمُ اللَّه فِی أَوَّلِ أَمْرِهِمْ وَأَبْقَاهُمْ/ کَذَلِکَ طول عمرهم وَلَوْ کَانَ الْمُرَادُ نَفْیَ الْحَدَثِ لَقَالَ: لَا یمسه إلا المطهرون أَوِ الْمُطَّهَّرُونَ، بِتَشْدِیدِ الطَّاءِ وَالْهَاءِ، وَالْقِرَاءَةُ الْمَشْهُورَةُ الصَّحِیحَةُ الْمُطَهَّرُونَ مِنَ التَّطْهِیرِ لَا مِنَ الْإِطْهَارِ، وَعَلَى هَذَا یَتَأَیَّدُ مَا ذَکَرْنَا مِنْ وَجْهٍ آخَرَ، وَذَلِکَ مِنْ حَیْثُ إِنَّ بَعْضَهُمْ کَانَ یَقُولُ: هُوَ مِنَ السَّمَاءِ یَنْزِلُ بِهِ الْجِنُّ وَیُلْقِیهِ عَلَیْهِ کَمَا کَانُوا یَقُولُونَ فِی حَقِّ الْکَهَنَةِ فَإِنَّهُمْ کَانُوا یَقُولُونَ: النَّبِیُّ صَلَّى اللَّه عَلَیْهِ وَسَلَّمَ کَاهِنٌ، فَقَالَ: لَا یَمَسُّهُ الْجِنُّ وَإِنَّمَا یَمَسُّهُ الْمُطَهَّرُونَ الَّذِینَ طُهِّرُوا عَنِ الْخُبْثِ، وَلَا یَکُونُونَ مَحَلًّا لِلْإِفْسَادِ وَالسَّفْکِ، فَلَا یُفْسِدُونَ وَلَا یَسْفِکُونَ، وَغَیْرُهُمْ لَیْسَ بِمُطَهَّرٍ عَلَى هَذَا الْوَجْهِ، فَیَکُونُ هَذَا رَدًّا عَلَى الْقَائِلِینَ: بِکَوْنِهِ مُفْتَرِیًا، وَبِکَوْنِهِ شَاعِرًا، وَبِکَوْنِهِ مَجْنُونًا بِمَسِّ الْجِنِّ، وَبِکَوْنِهِ کَاهِنًا، وَکُلُّ ذَلِکَ قَوْلُهُمْ وَالْکُلُّ رُدَّ علیهم بما ذکر اللَّه تعالى هاهنا مِنْ أَوْصَافِ کِتَابِ اللَّه الْعَزِیزِ.