A A A

حرام پانزدهم: تدهین

مرحوم امام در تحریر می‌فرمایند التدهین و إن لم یکن فیه طیبٌ. مالیدن روغن به بدن اگر چه در آن طیب نباشد. چند فرع است:

فرع اول: حکم تدهین

در مورد حکم تدهین در حال احرام سه نظریه است:

قول اول: مشهور متأخران مرحوم امام و مرحوم خوئی قائل‌اند تدهین حرام است بر محرم مطلقا چه دهن بوی خوش داشته باشد چه کرم یا پماد فاقد بوی خوش باشد، بعض کرمها را هم می‌گوید رغن ندارد و تدهین نیست که خواهد آمد، چه طیب در تدهین باشد یا نه حرام است.

قول دوم: شیخ مفید در مقنعه، أبوالصلاح حلبی در کافی و مرحوم سلّار در مراسم معتقدند حرمت تدهین اختصاص دارد به دهنی که فیه طیبٌ، اگر بوی خوش در دهن نباشد حرام نیست. گویا عنوان جدیدی بین محرمات احرام به نام تدهین نداریم بلکه فقط استعمال طیب حرام است.

قول سوم: دو نفر از اعلام متأخر، صاحب المرتقی و مرحوم محقق داماد معتقدند تدهین مطلقا مکروه است حتی دهنی که فیه رائحة طیّبة.

بررسی دلیل قول اول:

باب 29 ابواب تروک احرام حدیث یکم صحیحه حلبی عن ابی عبدالله علیه السلام قال لاتُدَهِّن حین ترید أن تحرم بدهن فیه مسکٌ و لاعنبرٌ من أجل أن رائحته تبقی فی رأسک بعد ما تحرم و ادّهن بما شئت من الدهن حین ترین أن تحرم فإذا أحرمت حرم علیک الدهن حتی تحلّ.

فراز اول میگوید قبل احرام دهنی که مسک و عنبر دارد استفاده نکن زیرا اثرش می‌ماند که معمولا به سر می‌زده‌اند.

فراز دوم میگوید وقتی محرم میشوی اگر طیب نباشد هر دهنی خواستی استفاده کن.

فراز سوم که محل استدلال است میفرمایند وقتی محرم شدی روغن برای تو حرام است تا محل شوی این اطلاق دارد طیب داشته باشد یا نه.

همچنین صحیحه معاویة بن عمار میگوید لاتمسّ شیئا من الطیب و أنت محرم و لا من الدهن. این روایت هم اطلاق دارد که دهن طیب داشته باشد یا نه. جالب است دهن عطف شده بر طیب معلوم میشود خودش موضوعیت دارد برای حرمت.

دلیل قائلین به جواز

اینان استدلال کرده‌اند به سه طائفه روایات که مهم طائفه سوم است و طائفه اول و دوم دال بر مطلب نیست هر چند مرحوم خوئی فقط طائفه اول و دوم را برای قائلین به جواز آورده اند.

طائفه اول: صحيح ابن ابي يعفور

باب سیم ابواب تروک احرام حدیث ششم صحیحه ابن ابی یعفور ما تقول فی دهنة بعد غسل الإحرام قال قبلُ و بعدُ و مع لیس به بأس.

عرض می‌کنیم این طائفه دال بر مدعی نیست زیرا تحقق احرام با تلبیه است نه غسل. گاهی فرد در مدینه غسل احرام میکند و در مسجد شجره محرم می‌شود که فاصله است، گاهی در مسجد شجره غسل می‌کند لکن باز هم فاصله می‌شود تا احرام لذا حضرت می‌فرمایند قبل و بعد و همراه غسل تدهین اشکال ندارد. این طائفه دلالت نمی‌کند بر جواز تدهین بعد احرام.

طائفه دوم: علاج به دهن در حال احرام

روایاتی که وارد شده در این موضوع که علاج به دهن در حال احرام جایز است. مثل باب سی و یک ابواب تروک احرام حدیث دوم صحیحه محمد بن مسلم عن أحدهما سألته عن محرم تشقّقت یداه فقال علیه السلام یُدهنها بسمن أو زیت او إحالة. سؤال کردم فردی دستهایش ترک ترک شده فرمودند روغن مالی کند و از انواع روغن میتواند استفاده کند.

گفته شده این روایات دال بر جواز تدهین در احرام است.

مرحوم خوئی و صاحب جواهر می‌فرمایند ضعف استدلال به این طائفه روشن است زیرا این روایات در مقام تداوی، علاج و ضرورت است و نمی‌توان به غیر ضرورت سرایت داد.

مرحوم محقق داماد در کتاب الحج ج2، ص464 به این بیان صاحب جواهر اشکال دارند که مراجعه کنید.

[1]. جلسه 62، مسلسل 888، دوشنبه، 96.11.02.

[2]. مقرر: استاد فرمودند فرع هفتم لکن در ابتدای مورد چهاردهم علت تفاوت در شماره گذاری را توضیح دادم.

[4].  مقرر: استاد فرمودند فرع هشتم. علت تفاوت درشماره گذاری را در ابتدای مورد چهاردهم بیان کردم.

**********

بسم الله الرحمن الرحیم [1]

مرحوم محقق داماد به روایات طائفه دوم برای جواز مطلق تمسک می‌کنند و می‌فرمایند از طرفی مشهور می‌گویند تدهین حرام است از جهت دیگر این مورد روایات که کسی دُمل یا شقاق در دستش دارد اولا معلوم نیست این موارد بدون علاج حرجی و ضروری باشد، چه اشکالی دارد وجود دمل و شقاق را تحمل کند. ثانیا: محتمل است مداوا به نحو دیگر هم میسر باشد، حضرت در این مواردی که معلوم نیست حرجی باشد و مداوای به نحو دیگر هم میسر است می‌فرمایند تدهین اشکال ندارد، معلوم می‌شود به دلالت اقتضا که این عمل حرام نیست و الا اینقدر راحت نمی‌فرمودند اشکال ندارد. مثال می‌زنند به اینکه اگر در موردی هم با خمر می‌توان مداوا نمود هم با سرکه، چون خمر حرام است معنا ندارد امام تعیینا یا تخییرا بفرمایند از خمر استفاده کند، لذا در ما نحن فیه با اینکه حصر علاج به تدهین معلوم نیست، حرج هم معلوم نیست حضرت می‌فرمایند از روغن استفاده کن معلوم می‌شود این عمل حرام نیست و نهایتا مکروه است.

عرض می‌کنیم: این احتمالات در مقابل ظهور دلیل کارساز نیست، ظاهر دلیل و یؤیده ظاهر الحال این است که فردی که تحرک دارد بارها را باید حمل کند بیماریهایی مانند شقاق ید یا دمل و امثال اینها حرج نوعی ایجاد می‌کند لذا طبق این ظاهر حال از حضرت سؤال می‌کند و حضرت می‌فرمایند با تدهین مداوا کن، اینکه علاج منحصر نیست در این مورد هم قابل اثبات نیست، ظاهر کلام و ظاهر حال حصر علاج است.

ثانیا: شما استبعاد می‌کنید که مطلق نیاز عرفی هر چند به حد حرج نرسد مجوز فعل حرام شود، می‌گوییم اگر نص خاص داشته باشیم چه اشکال دارد، اگر حرمت غلیظ نباشد امکان دارد بشود، مگر شما و مشهور قائل نیستید خروج از مکه بعد از عمره تمتع و قبل حج حرام نفسی است اما ما گفتیم حرام غیری است و به جهت درک حج است، با این وجود روایات می‌فرمودند با حاجت و نیاز می‌تواند از مکه خارج شود و حاجت را هم حمل بر حاجت عرفی می‌کنید. شما و مشهور سوره را در نماز واجب می‌دانید با این وجود می‌گویید حاجت عرفی می‌تواند سبب ترک سوره در نماز شود، اینجا هم چنین بگویید.

طائفه سوم: کراهت تدهین

صحیحه مبسوط معاویة بن عمار است که چند بار در بحث طیب استناد کردیم. دو فرازش این است:

فراز اول: إنما یحرم علیک من الطیب أربعة أشیاء المسک و العنبر و الورس و الزعفران غیر أنه یُکره للمحرم الأدهان الطیّبة إلا المضطر الی الزیت و شبهه یتداوی به.

کلمه یُکره هر چند در روایات بدون قرینه به معنای کراهت اصطلاحی نیست بلکه به معنای مبغوضیت است و چه بسیار به کار می‌رود در مبغوضیت شدید یعنی حرمت اما می‌گویند اینجا قرینه مقابله اقتضاء دارد که کراهت به معنای کراهت اصطلاحی باشد. صدر روایت می‌گوید چهار طیب حرام است ذیل می‌گوید غیر از اینکه ادهان طیبه مکروه است، قرینه مقابله بین حرمت و کراهت ثابت می‌کند در أدهان طیّبة کراهت به معنای اصطلاحی است یعنی جواز با مبغوضیت ضعیف.

سؤال: آیا عرفی است که طیب حرام باشد اما دهن طیب مکروه باشد؟

جواب: می‌گویند ادهان طیبه یعنی روغنهایی که خودشان فی نفسه بوی خوش دارند نه اینکه عنبر و مسک و زعفران به آنها اضافه شده باشد. روغنی که بوی خوش دارد فی نفسه در احرام مکروه است. لذا با این نگاه مرحوم محقق داماد این روایت را قرینه می‌گیرند که تمام روایات دال بر نهی از دهن را حمل بر کراهت می‌کنیم.

عرض می‌کنیم: مسیر استدلال خوب طی شد اما از یک روایت که نص در حرمت است غفلت شده. صحیحه حلبی که دیروز اشاره کردیم مفادش این است که فإذا أحرمتَ حرُم علیک الدهن حتی تُحِلّ، این نص در حرمت است.

صاحب المرتقی در ج2، ص186 به این نکته توجه داشته و می‌فرمایند ما روایت حرمت را حمل می‌کنیم بر تدهین، روغن مالی به بدن در احرام حرام است، روایت کراهت را حمل می‌کنیم بر سایر تصرفات، روغن خوشبو را نخور به عنوان روغن چراغ استفاده نکن پس موارد مکروه غیر از تدهین است.

عرض می‌کنیم: این جمع شما تبرعی است نه عرفی و شاهد بر خلاف هم داریم. روایت کراهت می‌گوید یُکره للمحرم الأدهان الطیّبة إلا المضطر الی الزیت و شبهه یتداوی به. یتداوی اطلاق بلکه ظهور دارد در مواردی که تدهین برای تداوی است، ظهور تداوری اگر نگوییم فرد أقوایش تدهین است حداقل یک مصداق قوی‌اش تدهین است، لذا حمل روایت کراهت بر غیر تدهین خلاف ظاهر است. علاوه بر اینکه استفاده از دهن برای محرم دو فرد بیشتر ندارد یکی تدهین یکی اکل، اصلا تصور نمیشود استفاده از روغن در چراغ برای محرم حرام باشد.

به نظر ما یُکره در صحیحه معاویة بن عمار به معنای مبغوضیت شدید است و قرینه مقابله هم چیز دیگری می‌گوید. قرینه بر تفسیری که بیان می‌کنیم کلمه غیر است که در روایت آمده. روایت می‌گوید حرام از طیب ها چهار تا است، کسی تصور کند پس أدهان طیّبه نباید حرام باشد، حضرت می‌خواهند بفرمایند دهن به جهت دهن بودن مبغوض و حرام است نه به جهت ریح طیّبه اش. پس طیبها چهار تا است اما غیر از دهن طیب است و این به جهت دهن بودن است. پس به نظر ما حداقل اگر ظهور را نگوییم این احتمال بسیار قوی است لذا حداقل سبب اجمال این ذیل می‌شود و روایات ناهی و روایتی که نص در حرمت است مفادش این است که تدهین حرام است لذا به نظر ما هم چنانکه مرحوم امام و مرحوم خوئی و مشهور قائل‌اند تدهین در حال احرام حرام است مطلقا.

فرع دوم: بقاء اثر تدهین

در جمع بین روایات به این نتیجه می‌رسیم که نسبت به طیب از روایات استفاده می‌شود اگر اثرش برای بعد احرام بماند حق استفاده ندارد. روایاتی که دیروز هم اشاره کردیم روایت میگوید چون اثر در رأس میماند استفاده نکند اما در دهن اگر اثر برای بعد احرام بماند حرام نیست زیرا در همان حدیث که میگوید طیب را قبل احرام استفاده نکن اثرش می‌ماند اما نسبت به دهن دارد قبل احرام می‌توانی از دهن استفاده کنی و اطلاق دارد چه اثرش بماند برای بعد احرام چه نماند. لذا اگر کسی می‌خواهد کرم ضد آفتاب بزند و فقط احتمال ضرر میدهد نه اینکه ضررش مسلم باشد، قبل احرام می‌تواند استفاده کند و اثرش هم برای بعد احرام بماند. اگر بوی خوش هم داشته باشد اما یکی از موارد چهارگانه طیب نباشد اشکالی ندارد.

مورد شانزدهم ازالة الشعر من البدن است که خواهد آمد.

[1]. جلسه 63، مسلسل 889، سه‌شنبه، 96.11.03.

**********

بسم الله الرحمن الرحیم [1]

فرع سوم: کفاره تدهین

آیا علی فرض حرمت تدهین در حال احرام، کفاره هم بر آن مترتب است یا تدهین کفاره ندارد، مرحوم امام در تحریر می‌فرمایند و لو کان فی الدهن طیبٌ فکفارته شاةٌ حتی للمضطر و إلا فلا شیء علیه.

مرحوم خوئی تفصیل قائل‌اند و می‌فرمایند اگر با علم و عمد باشدکفاره‌اش یک گوسفند است علی الأحوط و اگر جاهل باشد کفاره‌اش اطعام مسکین است.

به نظر ما هر دو قول اشکال دارد. مستند این دو قول صحیحه معاویة بن عمار است در باب چهارم ابواب بقیة کفارات الإحرام حدیث پنجم، فی محرمٍ کانت به قُرحة فداواها بدهن بنفسج قال ان کان فعله بجهالة فعلیه طعام مسکین. و إن کان تعمّد فعلیه دم شاة یهریقه.

دلالت حدیث مشکلی ندارد لکن مضمره است و اسناد به معصوم ندارد، ممکن است فتوای خود معاویة بن عمار باشد که کتاب الحج داشته، آیا در لابلای روایات فتوای خودش را نقل کرده در جایی که روایت نبوده، که یک مورددیگر هم اینگونه داشتیم، لذا اینکه این جملات از معصوم نقل شده یا فتوای معاویة بن عمار است دو احتمال دارد:

احتمالات پيرامون صحيحه معاويه بن عمار

احتمال اول: بعض فقهاء فرموده‌اند اعتماد اصحاب به این نقل مسلّم است، از اعتماد اصحاب نتیجه می‌گیریم اصحاب این جملات را روایت می‌دانسته‌اند. در وجه اعتماد هم مرحوم علامه ادعای اجماع کرده‌اند اصحاب فتوا داده‌اند که در استعمال دهن، دهنی که رائحه خوش دارد کفاره شاة است.

عرض می‌کنیم: دو قرینه داریم که اصحاب به این عبارت اعتماد نکرده و فتوا نداده‌اند. فتوایشان به کفاره شاة در استعمال ادهان طیبه به جهت دیگر بوده است:

قرینه اول: این نقل دو فقره دارد اگر جاهل باشد کفاره‌اش طعام مسکین است و اگر متعمد بود کفاره‌اش گوسفند است. أحدی از اصحاب به فقره اول این حدیث فتوا نداده که اگر جاهلا تدهین کرد کفاره‌اش طعام مسکین است بلکه اصحاب می‌گویند در باب کفارات جز صید که نص خاص داریم صورت جهلش هم کفاره دارد، غیر صید در سایر موارد صورت جهل کفاره ندارد.

قرینه دوم: قرینه دوم را در پاسخ به یک سؤال مطرح می‌کنیم که:

إن قلت: اصحاب به تبعّض در حجیت عمل کرده اند و به یک فقره فتوا داده‌اند.

جواب این است که اعراض اصحاب از این جمله دوم هم ثابت است. جمله دوم این است که داواها بدهن بنفسجٍ حضرت میفرمایند اگر متعمد بود باید یک گوسفند کفاره دهد، در باب 31 ابواب تروک احرام حدیث 3 معتبره احمسی که سأل أباعبدالله سعید بن یسار عن المحرم تکون به القرحة أو البُثرة أو الدمل فقال علیه السلام إجعل علیه البنفسج و أشباهه مما لیس فیه الریح الطیبة. در این حدیث معتبر حضرت میفرمایند از دهن بنفشه استفاده کند که ریح طیبه ندارد، از این روایت معلوم می‌شود روغن بنفشه ریح طیبه ندارد و نقل معاویة بن عمار می‌گوید کسی که روغن بنفشه استفاده کرده کفاره‌اش گوسفند است اگر اعتماد اصحاب به این حدیث بود باید می‌گفتند در مطلق تدهین کفاره است هر چند طیب نداشته باشد زیرا روغن بنفشه طیب ندارد، در حالی که اصحاب به نحو مقید فتوا میدهند که تدهین مع الطیب کفاره دارد معلوم می‌شود استناد به این کلام معاویة ابن عمار نیست بلکه به بحث طیب است. مشهور چنانکه قبلا گذشت می‌گفتند طیب کفاره دارد که یک گوسفند است، دهنی که بوی خوش دارد را مصداق طیب می‌دانسته‌اند و در آن کفاره قائل بوده‌اند.

به نظر ما اعراض اصحاب از هر دو جمله ثابت است، نمی‌دانیم این جمله روایت است یا فتوای معاویة بن عمار است و اصحاب هم به آن اعتماد نکرده‌اند لذا در دهن حتی دهنی که رائحه طیبه دارد غیر از مخلوط شدنش با مسک و عنبر و زعفران و ورس، شک داریم ادهان طیبه کفاره دارد یا نه دلیل بر کفاره نداریم أصالة البرائة عن وجوب الکفاره میگوید تدهین در حال احرام هر چند حرام است اما کفاره ندارد.

مورد شانزدهم إزالة الشعر کثیره و قلیله حتی شعرة واحدة عن الرأس و اللحیة و سائر البدن بحلق أو نتف أو غیرهما بأی نحو کان خواهد آمد.

در ادامه حضرت استاد نکاتی در رابطه با مسأله اخلاق در ادامه جلسه چهارشنبه قبل بیان فرمودند.

[1]. جلسه 64، مسلسل 890، چهارشنبه، 96.11.04.