A A A

استاد مروی: نکته مهم این است که تمام گروه های تکفیری که امروز در جای جای جهان اسلام هستند و افکارشان را مطرح می کنند، بلا شبهه منشأ نشو و نمایشان رحم وهابیت است، امروز وهابیت فرار به جلو را طراحی کرده است، امروز که وهابیت می بیند جهان اسلام دارد بیدار می شود، از تکفیری ها اعلام برائت می کند.

به گزارش خبرنگار پایگاه اطلاع رسانی نشست دوره ای اساتید، استاد جواد مروی در اجلاسیه عمومی نشست دوره ای اساتید که چهارشنبه شب در مدرسه آیت الله العظمی گلپایگانی برگزار شد به طرح نکاتی پیرامون مبانی تکفیر پرداخت.

سخنرانی این استاد حوزه بدین شرح است:

بحث نقد مبانی فکری گروه های تکفیری یک بحث مبسوط و پر دامنه ای است که می طلبد آکادامی های علمی برای آن باشد و از ابعاد مختلف بررسی شود.

مقدمه نقد مبانی فکری تکفیریان شناخت مبانی فکری آنان است، شناخت مبانی آنان عرض عریضی را می طلبد، بنده چند نکته را درباره شناخت تکفیریان اشاره می کنم:

نکته اول این که از قرن چهارم جمعی در بین کسانی که خود را عالم می دانستند پیدا شدند به تعبیر علمای علم کلام و تاریخ از آنها به حشویه یاد شده است.

الحشویه من الحنابله یا اهل حدیث در کتب مختلف آمده است.

در قرن هفتم شخصیتی به نام ابن تیمیه این افکار را سامان دهی کرد، مدل دار کرد، ادله ای برای آنان با اصول و مطالب خاص خودش وضع کرد.

در قرن دوازدهم محمد بن عبدالوهاب تحت تاثیر وی قرار گرفت و آن ها را مطرح کرد.

نکته مهم این است که تمام گروه های تکفیری که امروز در جای جای جهان اسلام هستند و افکارشان را مطرح می کنند، بلا شبهه منشأ نشو و نمایشان رحم وهابیت است.

نکته مهم این است که امروز وهابیت فرار به جلو را طراحی کرده است، امروز که وهابیت می بیند انقلب سحر علیهم و جهان اسلام دارد بیدار می شود و اعلام بیزاری می کند، از تکفیری ها  اعلام برائت می کند باید توجه کنیم که  گروهای مختلف تکفیری که در میدان مبارزه فعالند همه آن ها سه موتور محرکه شان از وهابیت است فکر، سلاح و پول.

تمام این ها مدل و روش فکری و اجراییشان روش وهابیت است و اگر امروز در مبارزه با تکفیریان از نقش وهابیت غفلت کنیم دم افعی را زده ایم اما باز با این افعی بلند می شود و با سر نیش می زند.

حرکت داعش علیه مسلمانان جدید نیست، تحرک محمد بن عبد الوهاب را مقایسه کنید با حبهه النصره و تحرکات داعش.

به هزاران یمنی که دهانشان به لبیک اللهم لبیم مترنم بود حمله کردند و آنان را کشتند تاریخ نویسان این گونه می نویسند: «و ذبحوهم کالاغنام».

حرکت داعش حرکت جدیدی نیست وقتی هجوم به اماکن مقدسه در کربلا کردند هزاران نفر را کشتند، نهر خون به راه انداختند و چهار هزار بار شتر غنیمت بردند. اگر تلاش مرجعیت نبود و اگر نظام جمهوری اسلامی در مقابل تکفیری ها نبود آن وضع تکرار می شد.

مبارزه با معلول تنها نداشته باشیم مبارزه با علت، از وهابیت نباید غفلت شود.

نکته دوم این که فکر آنها را ببینیم شیخ عبد العزیز بن باز در نیم قرن اخیر به اعتقاد بنده، هر گلوله ای شلیک شود و به مسلمانی بخورد در سیئات اعمال این انسان می نویسند، بعضی علمای اسلام از او چگونه تجلیل کردند وقتی مرد قرضاوی مقاله ای نوشت از وی به علامة الاسلام تعبیر کرده است.

این فرد کتابی دارد با عنوان «الادله الحسیه و النقلیه علی جریان الشمس و سکون الارض»

درباره سکون زمین و متحرک بودن زمین از صحاح دلیل می آورد.

در صفحه 71 کتاب تمام عقلای عالم که معتقد به حرکت زمین هستند را تکفیر می کند و مستحق قتل می داند. عقل و فکر این است!

می گوید مسلمان مگر می تواند با یهود و نصاری تقریب داشته باشد. این فکر اسلحه و

پول در اختیار گرفته است و در همه جهان اسلام گسترش پیدا کرده است.

به تولید فکر از سوی اینها توجه کنید به کتاب فروشی این ها سر بزنید همین تکفیریها آخرین یافته های علمی شان این است، ببینید مردم را در چه سطح فکری نگه می دارند.

نکته سوم درباره بلایی است که اینها بر سر تقلید و اجتهاد آورده اند، که این جا باید گریه کرد، این نکته بسیار مهمی است که ریشه اجتهاد را زدند و رجوع به مجتهد را تکفیر کردند و گفتند  هرکسی مباشرة با رجوع به کتاب و سنت می تواند اجتهاد کند، همه شرایط مهم اجتهاد را از بین بردند.

شرایط اجتهاد آن ها به تعبیر من این است، هر کسی ریش را رها کند، جامه را کوتاه کند، چشم را سرمه کند و در آخر کمی صحیح مسلم و بخاری بداند او مجتهد است، همه جا وضع همین است. ده ها هزار مجتهد اینگونه را تمام نقاط دنیا می بینید. پول دستشان برسد داعش هستند.

علمای شیعه یک پیام داشتند برای کسانی که به این همایش تکفیر آمدند، این مصیبت بزرگی که بر سر جهان اسلام اتفاق افتاد آیا نرمش و سکوت برخی از علمای اهل سنت سبب این وضعیت نشد؟ اگر سایر اندیشمندان جهان اسلام در مقابل اینان قیام می کردند آیا ما به این جا می رسیدیم؟

تنها نکاتی در نقد مبانی آنها می خواستم بگویم، فکر و عقل این ها را ببینید، شیخ اینها در عربستان که فاقد البصر و البصیره هست چه موضعی درباره عزاداری امام حسین علیه السلام گرفت؟ به دنبال او اصنافشان در دنیا چه موضع گیری هایی کردند؟ امام حسینی که آن مسیحی می فهمد چه خبر است و می گوید «و کان اسفا اسفا اسفا لیس لنا الحسین»