A A A

متن بیانات آیة الله حاج شیخ جواد مروی در پایان درس خارج فقه، دهم مهرماه 1402.

بسم الله الرحمن الرحیم

وَ بَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ بِأَنَّ لَهُمْ مِنَ اللَّهِ فَضْلًا كَبِيرًا

بشر اگر این نعمت بزرگ (وجود آقا رسول الله صلی الله علیه و آله و سلّم) را بدست آورده‌ است آیه کریمه می‌گوید به استحقاق نبوده است به تفضل کبیر الهی بوده است به فضل الهی بوده  اینقدر این نعمت بزرگ است که بشر استحقاق این نعمت را نداشته  ذات مقدس حق با تفضل خودش این نعمت را به بشریت عطا کرده است

یک نکته را در رابطه با حضرت دقت کنید با این مقدمه ببینید اگر کسی ادعا کند من یک باغبان بزرگی هستم بهترین گل‌ها را می‌توانم تربیت کنم راه آزمایشش این است که یک زمین شوره زاری به او بدهند که بذر در آن رشد نمی‌کند اگر می‌توانی این زمین را بگیر و آباد کن در آن گل‌هایی را پرورش بده.

برخی از انبیای الهی غیر از نبی گرامی اسلام در مراکز تمدنی مبعوث شدن جناب موسی علی نبینا و آله و علیه السلام ایشان در مرکز تمدنی در مصر که مهم‌ترین تمدن بشریت در آن زمان بود مبعوث شد.

جناب عیسی علی نبینا و آله و علیه السلام در منطقه فلسطین مبعوث شد که بارکنا حوله از مراکز تمدنی بود ابراهیم علی نبینا و آله و علیه السلام (یا بر طبق نقلی علیه السلام) در منطقه بابل که یکی از تمدن‌های بشری بود مبعوث شد و برای مردم متمدن، لکن پیغمبر خاتم صلوات الله و سلامه علیه و آله در منطقه‌ای مبعوث شد، منطقه جزیره العرب منطقه‌ای که زمین آن منطقه مردم آن منطقه مشی آن منطقه هیچ امیدی به اصلاح در آن منطقه نمی‌رفت.

 گزارشگری‌های نهج البلاغه را از زمان جاهلیت و مردم جزیرة العرب ببینید

 بَعَثَهُ وَ اَلنَّاسُ ضُلاَّلٌ فِي حَيْرَةٍ وَ حَاطِبُونَ فِي فِتْنَةٍ قَدِ اِسْتَهْوَتْهُمُ اَلْأَهْوَاءُ وَ اِسْتَزَلَّتْهُمُ اَلْكِبْرِيَاءُ وَ اِسْتَخَفَّتْهُمُ اَلْجَاهِلِيَّةُ اَلْجَهْلاَءُ حَيَارَى فِي زَلْزَالٍ مِنَ اَلْأَمْرِ وَ بَلاَءٍ مِنَ اَلْجَهْلِ

 گزارشگری‌های روایات را از آن منطقه ببینید. مرحوم شیخ کلینی در کتاب شریف کافی از امام صادق علیه الصلاه و السلام نقل می‌کند جَاءَ رَجُلٌ إِلَى النَّبِيِّ ص فَقَالَ إِنِّي قَدْ وَلَدْتُ بِنْتاً وَ رَبَّيْتُهَا حَتَّى إِذَا بَلَغَتْ فَأَلْبَسْتُهَا وَ حَلَّيْتُهَا ثُمَّ جِئْتُ بِهَا إِلَى قَلِيبٍ فَدَفَعْتُهَا فِي جَوْفِهِ وَ كَانَ آخِرُ مَا سَمِعْتُ مِنْهَا وَ هِيَ تَقُولُ يَا أَبَتَاهْ‌

به پیغمبر عرض می‌کند که خدا دختری به من داد دختر را تربیت کردم بزرگش کردم بهترین لباس را به او پوشاندم بهترین زیور را به تنش کردم ثم جئت الی قلیب (القلیب البئر العادیه القدیمه) آمدم کنار یک چاه قدیمی دخترم را زنده انداختم داخل چاه و آخرین صدایی که از او شنیدم وقتی انداختم داخل چاه این بود که میگفت پدر پدر، من چه کنم؟

ببینید در این زمین شوره زار آن صحابی پیغمبر که اسمش را روی منبر نمی‌برم خودش می‌گوید به نوشته اهل سنت می‌گوید دو کار در زمان جاهلیت داشتم وقتی فکر می‌کنم بر یک کارش می‌گریم و بر یک کار می‌خندم اما کاری که می‌گریم دخترم را دختری که مایه حیات من بود گرفتم و زنده به گور کردم هر وقت فکر می‌کنم بعد از اسلام بر او می‌گریم و آنچه می‌خندم این است که از خرما خدایی می‌ساختم و آن را برای (عبادت و) حفاظت از خودم نگه می‌داشتم و زمانی که گرسنه می‌شدم خدای خودم را می‌خوردم حالا که فکر می‌کنم بر این کارم می‌خندم.[1] این مردم این زمان جاهلیت از این مردم جزیرة العرب این باغبان بزرگ بشریت بزرگترین تمدن را ساخت که امروز همه بشریت مدیون این تمدن است این یک خصوصیت نبی مکرم اسلام.

 آنگاه ببینید ما شیعه را گاهی متهم می‌کنند که به نبی اسلام توجه ندارید اینجوری نیست بارها عرض کردم که هم ما و هم اهل بیت پیغمبر و هم ائمه و پیشوایان ما نگاهشان به نبی گرامی این است که آقا امام صادق علیه السلام طبق نق لمرحوم شیخ کلینی در کتاب کافی شریف ابی هارون می‌گوید من خدمت حضرت امام صادق علیه السلام بودم چند روز خدمت حضرت نرسیدم بعد که آمدم فرمودند چند روزه ندیدمت پیش ما نیامدی عرض کردم خدا یک پسر بچه به من داده ، فرمودند نام پسرت را چه گذاشتی؟ عرض کردم اسمش را محمد گذاشتم قال فاقبل بخده نحو الارض این روایت را من خیلی برای علمای بزرگ اهل سنت خواندم گفتم ببینید نگاه ما به نبی مکرم اسلام اینست فاقبل بخده نحو الارض حتی کاد یلصق بخده و هو یقول محمد محمد محمد محمد میگوید تا این نام رو بردم امام صادق علیه الصلاه و السلام برای تواضع صورت را خم کردند احساس می‌کردم گونه های حضرت به زمین میرسه حضرت فرمودند محمد محمد محمد بعد فرمودند بنفسی و اهلی و ولدی و والدی و جمیع من فی الارض فداء لرسول الله این نگاه امام صادق علیه الصلاه و السلام است. خودم پدر و مادرم فرزندانم همه مردم دنیا فدای نبی گرامی اسلام.

عَنْ أَبِي هَارُونَ مَوْلَى آلِ جَعْدَةَ قَالَ: كُنْتُ جَلِيساً لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع بِالْمَدِينَةِ فَفَقَدَنِي أَيَّاماً ثُمَّ إِنِّي جِئْتُ إِلَيْهِ فَقَالَ لِي لَمْ أَرَكَ مُنْذُ أَيَّامٍ يَا أَبَا هَارُونَ فَقُلْتُ وُلِدَ لِي غُلَامٌ فَقَالَ بَارَكَ اللَّهُ فِيهِ فَمَا سَمَّيْتَهُ قُلْتُ سَمَّيْتُهُ مُحَمَّداً قَالَ فَأَقْبَلَ بِخَدِّهِ نَحْوَ الْأَرْضِ وَ هُوَ يَقُولُ مُحَمَّدٌ مُحَمَّدٌ مُحَمَّدٌ حَتَّى كَادَ يَلْصَقُ خَدُّهُ بِالْأَرْضِ ثُمَّ قَالَ بِنَفْسِي وَ بِوُلْدِي وَ بِأَهْلِي وَ بِأَبَوَيَّ وَ بِأَهْلِ الْأَرْضِ كُلِّهِمْ جَمِيعاً الْفِدَاءُ لِرَسُولِ اللَّهِ ص لَا تَسُبَّهُ وَ لَا تَضْرِبْهُ وَ لَا تُسِئْ إِلَيْهِ وَ اعْلَمْ أَنَّهُ لَيْسَ فِي الْأَرْضِ دَارٌ فِيهَا اسْمُ مُحَمَّدٍ إِلَّا وَ هِيَ تُقَدَّسُ كُلَّ يَوْمٍ ثُمَّ قَالَ لِي عَقَقْتَ عَنْهُ قَالَ فَأَمْسَكْتُ قَالَ وَ قَدْ رَآنِي حَيْثُ أَمْسَكْتُ ظَنَّ أَنِّي لَمْ أَفْعَلْ فَقَالَ يَا مُصَادِفُ ادْنُ مِنِّي فَوَ اللَّهِ مَا عَلِمْتُ مَا قَالَ لَهُ إِلَّا أَنِّي ظَنَنْتُ أَنَّهُ قَدْ أَمَرَ لِي بِشَيْ‌ءٍ فَذَهَبْتُ لِأَقُومَ فَقَالَ لِي كَمَا أَنْتَ يَا أَبَا هَارُونَ‌ فَجَاءَنِي مُصَادِفٌ بِثَلَاثَةِ دَنَانِيرَ فَوَضَعَهَا فِي يَدِي فَقَالَ يَا أَبَا هَارُونَ اذْهَبْ فَاشْتَرِ كَبْشَيْنِ وَ اسْتَسْمِنْهُمَا وَ اذْبَحْهُمَا وَ كُلْ وَ أَطْعِمْ.(کافی، ج6، ص39)

 این دو میلاد بزرگ را خدمت مولایمان حضرت حجت عجل الله تعالی فرجه الشریف و خدمت أعزه و دوستان تبریک عرض می‌کنم.

و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین.

 

[1]. أمرانِ فی الجاهلیةِ . أحدُهما : یَبْکِیْنِی والآخرُ یَضْحَکُنِی .أما الذی یبکینی : فقد ذَهبتُ بابنةٍ لی لَوَأَدُها ، فکنتُ أحفَرُ لها الحفرةَ وتَنْفَضُّ الترابَ عن لِحْیَتِی وهی لا تدری ماذا أریدُ لها ، فإذا تَذَکّرتُ ذلک بَکَیْتُ .والأخرى : کنت أصْنَعُ إلهًا من التمرِ أضَعُهُ عند رأسٍ یَحْرُسُنِی لَیلاً ، فإذا أصْبَحْتُ مُعَافًى أکلتُه ، فإذا تَذَکرت ذلک ضَحِکْتُ من نَفْسِی. الکافی، ج2، ص162